دوست خوبم، یکی از انرژی‌خوار‌های بزرگ زندگی ما رنجش‌ها هستند، اما تا به‌ حال دقت کردید که پشت هر رنجشی یک انتظار وجود داره؟! بله دوست خوبم: «انتظارات ما بذر رنجش‌های ما هستند»، از شما می‌خوام این جمله رو به خوبی به خاطر بسپارید! هر وقت که از فرد، چیز یا شرایطی انتظاری داریم، پتانسیل ایجاد رنجش رو در اون مسئله به وجود آوردیم‌. خوب ظاهر این مسئله طبیعیه، مگه می‌شه انتظاری از هیچ‌کس نداشت؟! من خدمت شما دوست عزیزم عرض می‌کنم، ما تنها می‌تونیم انتظار داشته باشیم دیگران خودشون باشن! نه چیزی که ما می‌خوایم! دقت کنید: به عنوان مثال کسی که بدقولی کرده، خوب بدقوله! این ما هستیم که به اشتباه انتظار داریم این آدم طبق خواست ما خوش‌قول باشه. وقتی پذیرفتن انسان‌ها و شرایط رو آنگونه که هستند (نه آنگونه که ما می‌خواهیم) یاد بگیریم، انتظارات ما پایین خواهد آمد، ما به لحظه‌ی حال و واقعیت زندگی نزدیک می‌شویم و آرام می‌گیریم. بزرگی می‌گفت: «بزرگترین بی‌نیازی، نخواستنه!» و من در این مورد خدمت شما عرض می‌کنم: «بزرگترین ر‌هایی، انتظار نداشتن و پذیرفتنه»! پذیرفتن این که جهان و هر چه در آن است همینه که هست، تنها کسی که من قدرت دارم تغییرش بدم، خودم هستم.
می‌دونم ذهنتون می‌گه: «یعنی در مقابل شرایط ناخواسته یا افراد ناهنجار هیچ کاری نکنیم؟!» دقیقاً برعکس! به جای رنجش گرفتن، شرایط رو تغییر بدید! به جای ناراحتی از آدم بدقول، با آرامش دیگه با‌ ایشون قرار نگذارید، به جای رنجیده‌خاطر شدن از آدم ظالم، با شادی حقتون رو بگیرید! نکته همین آرامش و شادیه که باید جایگزین انتظار و رنجش بشه!
۱- آیا می‌تونید ارتباط بین رنجش‌هاتون از دیگران و انتظاراتی که از اونها دارید رو تشخیص بدید؟
۲- لطفاً برداشت خودتون رو از متن امشب بنویسید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *