امروز داشتم برای دانشجویان کارگاه سی کلید از رسالت شغلی مینوشتم و به نکتهی جالبی برخوردم، رابطهی رشد معنوی و رسیدن به جایگاه واقعی و رسالت شغلی! بله دوست خوبم، تصور کنید بسیاری از افرادی که جایگاه واقعی خودشون رو در زندگی پیدا نمیکنند، در حقیقت شناخت کافی از خودشون ندارند، خیلی از این افراد هیپنوتیزمی که در اون هستند رو نمیشناسند، بسیاری دیگر با ترسهاشون مشورت میکنند، بسیاری دیگه بهخاطر رنجشهاشون فرصت پیدا کردن جایگاه واقعیشون رو پیدا نمیکنند. خیلیها خودشون رو محدود میدونن، در حقیقت باور کمبود و محدودیت اونها رو وادار کرده در محدودیت زندگی کنند و دنبال رسالتشون نگردند. بسیاری دیگر اصلاً به رسالتشون فکر نمیکنند! بعضی دیگه به قابلیتها و استعدادهاشون پی نمیبرند چون در درون خودشون به دنبالش نمیگردند و فکر میکنند به شرایط بیرونی وابسته هستند، بعضی دیگر نشانهها و هدایتهایی مثل احساس، شهود و الهام رو نمیشناسند. تک تک چیزهایی که اسم بردم در حقیقت نیاز به رشد معنوی داره! در حقیقت یکی از اتفاقاتی که با رشد معنوی در زندگی انسانها به وجود میاد پیدا کردن جایگاه واقعی خودشون در همهی جهات و به عنوان یکی از بخشهای این شناخت بزرگ، شناخت رسالت شغلیه! حالا با سؤالات امشب کمی با هم بیشتر آشنا بشیم! آیا با تمام رشدی که تجربه کردید، رسالت خودتون در زندگی و رسالت شغلیتون رو میشناسید و دارید اون رو زندگی میکنید؟
۱- آیا رسالتتون در زندگی رو میدونید؟ لطفاً در موردش بنویسید.
۲- آیا رسالت شغلیتون رو میشناسید و دارید اون رو زندگی میکنید؟
۳- لطفاً در مورد موضوع امشب تجربهی خودتون رو بنویسید.
من میدونم از زندگی چی میخام ولی از رسالتم چیزی نمیدونم
نمیدونم
شناخت و پرورش پتانسیل های وجود من یکی از مهمترین کارهایی هست که من باید انجام بدم و در این مورد بسیار دارم تلاش میکنم