در مورد شهود و الهام، باید بدونیم که ما در وجودمون یک صدای روح داریم که صدای روح الهی و وجود واقعی ماست و یک صدای ذهن. در مسیر رشد معنوی ما سعی میکنیم صدای ذهن رو بشناسیم و به گفتههاش عمل نکنیم و در کنار اون صدای روحمون رو بشناسیم و به اون اعتماد کنیم. صدای روح ما در حقیقت به هستی متصله و یک گیرندهی عالی برای هدایتهای الهیه. ما با پاکسازی قلبمون و کسب آگاهی، کم کم یاد میگیریم که صدای قلبمون رو شفاف و شفافتر بشنویم، کم کم به اون اعتماد کنیم و تفاوتش رو با صدای ذهن بشناسیم. در این مسیر یاد میگیریم خودمون رو با صدای ذهنمون اشتباه نگیریم! و وقتی به صدای روحمون و الهامات و شهود قلبیمون کم کم اعتماد کنیم تازه متوجه میشیم که هدایتهای الهی چقدر زیبا و همیشگی به سمت ما جاری بوده و در بسیاری موارد ما اون رو ندیده گرفتیم! این فرایند که در موردش صحبت کردیم، به یکباره اتفاق نمیافته، قلب ما که معبد و خانه و آینهی نور خداونده ابتدا باید پاک و شفاف بشه، از رنجشها و کینهها و ترسها و غمها و احساساتی شبیه گناه و خجالت و نواقص اخلاقی پاک بشه تا ما بتونیم صدای الهامات رو شفافتر بشنویم و تشخیص بدیم. وقتی در مورد الهام و شهود صحبت میکنیم تنها کسی که در مسیر تشخیص و بهکارگیریش میتونه به شما کمک کنه خودتون هستید! لطفاً شروع کنید به پاکسازی قلبتون، تمرینات تنفس آگاهانه، تمریناتی که باعث میشد هر چه بیشتر در لحظهی حال حضور داشته باشید و صدای ذهنتون آرام بگیره، تمریناتی که برای رهایی از رنجشها و ترسها دارید رو جدی بگیرید. چشمانتون رو برای دیدن نشانههای اطراف بازتر کنید و با قلبتون بیشتر دوست باشید، با دیدن هر نشانه از قلبتون بخواید تا اون رو برای شما معنا کنه! در شروع مسیر کم کم در موارد کوچک و جزئی به ندای شهودتون اعتماد کنید و اگر حس کردید آنچه به شما گفته شده خسارتی به شما و کسی نمیزنه، عملیش کنید و نتیجه رو ببینید و حس کنید.
همواره به عزیزانم گفتم بهترین راه تشخیص صدای شهود از صدای ذهن، این بیتهای مولاناست که میگه:
هر ندایی که تو را بالا کشید/ آن ندا میدان که از بالا رسید
هر ندایی که تو را حرص آورد/ بانگ گرگی دان که او مردم درد
اگر ندایی که شنیدید از شادی و عشق و رشد و خدمت و معنویت گفت، اگر خسارتی در میان نبود، غم و ترسی در میان نبود، اگر خواستههاش طبق خواست و ارادهی خدا بود، این صدای شهود شماست. اما اگر از کمبود و ترس و غم و نواقص گفت، اگر خسارتی در میان بود، حتی اگر به ظاهر حرفهای معنوی شنیدید، بدونید این ذهنه که داره تلاش میکنه فریبتون بده.
مثالی میزنم، تمرینی رو دیر انجام دادید، صدای یک میگه: تمرین رو به موقع انجام ندادم، همین الآن شروع کنم، خیره، از این به بعد دقیقتر انجام میدم، خدایا شکرت که فرصت انجامش رو الآن دارم.
صدای دو میگه: دیدی تمرینت رو انجام ندادی، همیشه یه چیزی کمه! باز هم پشت گوش انداختی، اصلاً کلاً تمریناتو خوب انجام ندادی، بذار فردا از اول شروع کن.
دقت کردید، صدای اول از لحظهی حال گفت، عشق داد، به کار درست هدایت کرد و صدای دوم از آینده گفت، سرزنش کرد، از کمبود و ناقص بودن گفت… اولی صدای روحه و دومی صدای ذهن.
۱- آیا سؤالی در مورد این مطلب دارید؟
۲- لطفاً از خصوصیات صدای ذهن و شهود و تفاوتشون بنویسید.
۳- همین حالا و بعد از چند نفس عمیق، سؤالی که از شما خواستم راجع به این مطلب بپرسید (سؤال ۱) رو با شهودتون مطرح کنید و جواب رو اینجا بنویسید!