می‌خواستم یک کیفیت از تغییر رو به شما معرفی کنم، نوعی از تغییر که بسیار عمیق و ارزشمنده. مثالی می‌زنم. شما می‌خواهید عشق بورزید و انسان خدمتگزاری باشید، آیا فکر می‌کنید که‌ یه وقتایی باید خودتون باشید و ‌یه وقتایی اون کسی که خدمت می‌کنه یا عشق می‌ورزه؟ یعنی خدمت کردن یک کار و یک عمله که گاهی باید باشه، ‌یه وقتایی هم بره مرخصی؟
حالا از شما می‌خوام که شما عشق باشید! شما خدمت باشید! یعنی عشق و خدمت خاصیت شما باشه! هر کس که شما رو دید به یاد عشق و خدمت بیفته!
امیدوارم تفاوت رو متوجه شده باشید. محمدی که گاهی عشق می‌ورزه، یا محمدی که عشقه! همواره عشق می‌ورزه، عشق خاصیت و بخشی از تعریف محمده!
ما می‌خوایم صفات خداوند رو در خودمون پرورش بدیم، گسترش بدیم و زیباترین کیفیتی که از صفات زیبا می‌تونیم داشته باشیم اینه که دیگه این صفات، چیزهایی بیرون از ما نباشن که احضارشون کنیم، بلکه بخشی از ما باشند.
این کار چگونه امکان داره؟! با حضور، با آگاهی، با تمرین و تکرار، اونقدر با آگاهی، بی‌ چشم‌داشت، با به یاد آوردن خواست و اراده‌ی خداوند، برای خداوند و با استحضار به حضور خداوند خدمت می‌کنم و عشق می‌ورزم که گویی دیگه منی در میان نیست! عشقی است که به‌خاطر خداوند پخش میشه.
لطفاً در مورد مطلب‌ امشب مراقبه کنید و بسیار تفکر کنید که چگونه می‌توانم صفات زیبا را به بخشی از وجودم و به تعریف خودم تبدیل کنم؟

۱- آیا صفتی هست که با وجود شما یکی شده و هر کس به شما فکر می‌کنه این صفت رو به یاد میاره؟
۲- به نظر شما چه کار‌های دیگری میشه انجام داد تا صفات زیبا بخشی از وجودتون بشه؟

یک پاسخ

  1. اره وجود داره مثل مهربانی
    تشویق صفات مثبت و زیبا ی دیگران و توجه به خوبی افراد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *