یکی از دوستان در بخش به پشتیبانت بگو گفته بودند حداقل از آموزه‌ها‌ یه امتحان از ما بگیرید تا ببینیم چند مرده حلاجیم؟! خیلی ساده به شما می‌گم زندگی و زمان به شما می‌گه چند مرده حلاجید! هیچ امتحانی نیاز نیست!
این نظر دوست خوبمون موضوع بحث‌ امشبمون شد. با سیستم آموزشی که از کودکی در اون پرورش پیدا کردیم، نتیجه‌گرایی رو به بخشی عادی از سیستم ذهنی و زندگی ما تبدیل کردند. کار خوبی انجام بده و منتظر پاداش شو! درسی رو بخون و در زمان امتحان نمره‌ی خوب بگیر. می‌بینید، یکی از نتایج این نوع تفکر اینه که لحظه‌ی حال رو از شما بگیره و شما رو منتظر آینده بگذاره! نکته‌ی بعدی اینه که آموزش برای رسیدن به نمره! یادگیری برای یک چیز توهمی، یک عدد که به ما حس ارزش بده! در حالی که از ابتدا قرار بود ما درس بخونیم که چیز‌هایی رو یاد بگیریم! همین! انگار یک چیزی اینجا نمی‌خونه!
دنیا اینطور عمل نمی‌کنه! ما یک عمل انجام می‌دیم و «نتیجه» بخشی اتوماتیک و بدیهی از این فراینده که کنترلش هم در دست ما نیست! ما کار درست رو انجام می‌دیم و نتیجه رو به خداوند می‌سپریم، پس اصلاً فکر کردن و تمرکز کردن بر نتیجه از پایه و اساس اشتباهه! ما باید تمامیت خودمون رو روی انجام کار درست بگذاریم و به خداوند اعتماد کنیم. نتیجه اون‌طور که باید اتفاق می‌افته!
ارزش‌گذاری هم همینطوره. چه کسی در جایگاه قضاوته؟ کی می‌تونه به شما نمره بده که کاری رو درست انجام دادید یا درست انجام ندادید؟!
ممکنه آموزه‌ای رو امروز یاد بگیرید، خداوند بخواد در لحظه‌ای در بیست سال بعد اون رو به شما یادآوری کنه و از اون استفاده کنید! امروز شاید اگه کسی بخواد به شما در مورد اون آموزه نمره بده صفر بگیرید، اما خداوند یک نمره‌ی بیست برای بیست سال دیگه‌ی شما در نظر داشته باشه! جز خداوندی که به همه چیز آگاهه و بی‌زمان و بی‌مکانه، هیچ‌کس در جایگاه قضاوت نیست که بخواد به شما نمره بده، حتی خود شما!!! لطفاً باز هم به جای ارزیابی و نمره دادن و دنبال نمره بودن، دنبال حضور در لحظه‌ی حال و بهترین استفاده رو کردن از داشته‌هاتون باشید! لطفاً از بند نتیجه و نمره ر‌ها بشید و خودتون رو در به‌کارگیری بهترین سعی و بیشترین کوششتون در هر لحظه برای بهترین نسخه‌ی خودتون بودن متعهد کنید.

۱- چه وقت‌هایی نتیجه‌گرا هستید و چه وقت‌هایی نتیجه رو به خدا می‌سپارید، نتیجه‌ی هر کدوم از این‌ها برای شما چی بوده؟

یک پاسخ

  1. زمانهایی که مثلا امتحانی داریم فقط به فکر نتیجه هستیم که اگه این نمره را بیاریم قبولیم و امثال این کارها که نتیجه گرا هستند و به توان خودت بستگی داره و میدونی اگه خوندی نمره قبولی وگرنه انتظار نمره نداری
    ولی در برخی کارها هیچی نمیدونی ،نمیدانی چه اتفاقی بعد این کار شما پیش میاید و حتی میترسی که اینجا ناخوداگاه جمله ای که برزبان می اوری پناه برخدا به امید خدا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *