همینه که هست! یک شمشیر دو لبه! همین جملهی «همینه که هست» رو میگم. ما برای رسیدن به پذیرش، به استفادهی درست از این جمله بسیار نیاز داریم. در جاهایی که اصلاً تغییرش در حیطهی قدرت ما نیست باید به خودمون بگیم چیزی رو که نمیتونی تغییر بدی بپذیر! همینه که هست! و این پذیرش کلید رشد و حفظ انرژی ما میشه.
اما اگر ذهن ما از این جمله سوء استفاده کنه، جایی که میتونیم تغییر بدیم رو بگه همینه که هست، ماجرا خیلی فرق میکنه، اونوقت این جمله تبدیل میشه به سد، تبدیل میشه به انسداد انرژی، تبدیل میشه به مانع رشد و تغییر و موجب از دست دادن فرصتها!
مثالی میزنم:
دوستی رو دیدم که یک عادت همیشگی داشت که خسارات زیادی به خودش و اطرافیانش زده بود، وقتی ازش پرسیدم که چرا تغییرش نمیده گفت خوب من همینم که هستم! این بخشی از وجودمه! و اینجا بود که اهمیت این جمله برام روشنتر شد! زندگی و سرنوشت این عزیز و خیلی افراد دیگه به خاطر اینکه فکر میکنند همینه که هست، تحت تأثیر قرار میگیره!
لطفاً نگاهی به زندگیتون داشته باشید، چه قسمتهایی هست که نیاز به تغییر داره و از روی عادت فکر میکنید که همینه که هست و قابل تغییر نیست؟
کجاها باید درک کنید که همینه که هست و هنوز دارید بیدلیل میجنگید؟
لطفاً این موارد رو لیست کنید و نسبت بهشون آگاه باشید.
۱- آیا مواردی هست که نیاز به تغییر داره، اما شما اسیر تلهی همینه که هست شدید و نسبت به تغییرش اقدام نمیکنید؟
۲- آیا مواردی هست که در حوزهی قدرت شما برای تغییر نیست، اما شما هنوز نپذیرفتید که تغییر اون کار شما نیست و برای اون انرژی صرف میکنید؟
خیر
خیر
کوتاه اما پر از تفکر🤩
اره مثلا عادت عجولیم یا زود عصبی شدنم اینو میشه تغییر داد و قبلا میگفتم همین هستم اخلاقمه چکارش کنم پس از این جمله استفاده میکنم ولی به شکل دیگه و این را پذیرفتم که جز اخلاقمه و دنبال اصلاحش نبودم ولی الان میپذیرم که میتونم کمرنگشکنم و باید بشه
اره بوده مثل مسواک نزدن پسرم که خودم دارم مجبورش میکنم بزنه تا خودم هستم میزنه وقتی نباشم نمیزنه و این تغییر واقعا با خودش