از درک تا ترک عادت

خوب در مورد عادت‌های نامناسب و کنار گذاشتنشون دوست دارم چند روز با شما عزیزان گفتگو کنیم. این مسأله بسیار مهمه و همونطور که در شب‌های قبل گفتیم عادت‌های شما سرنوشت شما رو می‌سازند. اولین قدم در ترک یک عادت اشتباه درک کامل و صحیح پیداکردن، در مورد اشتباه بودن اون عادته. یکی از شاگردانم که می‌خواست سیگار رو ترک کنه پیش من اومد و من هم راهکار یکی از استادان معنوی رو به او پیشنهاد کردم، گفتم سیگار رو درک کن! ترک نکن! و برای او توضیح دادم که عادی بودن عادتت رو از بین ببر، نسبت به کاری که می‌کنی هوشیار باش! حالا که سیگار می‌کشی حداقل با نا آگاهی و از روی عادت این کار رو نکن، هر بار که از سیگار استفاده می‌کنی به کاری که می‌کنی آگاه و هوشیار باش!
این عزیز بعد از مدتی با تجربه‌ای عجیب برگشت، به من گفت وقتی شروع کردم به آگاهانه سیگار کشیدن، ناگهان انگار پرده‌ای از روی چشمانم برداشته شده! خریدن سیگار برای من تبدیل شده به پول دادن بابت کاغذی که مقداری برگ داخلشه! کشیدن سیگار تبدیل شده به آتش زدن اون و وارد کردن یک دود سمی و بدبو به بدنم! ناگهان با خودم گفتم معنای این کار چیه؟ فایده‌ی این کار چیه؟ همین آگاهی به من تلنگر‌ زده که کنارش بگذارم…
پس لطفاً عادت‌های خودتون رو بشناسید. لطفاً از اهرم رنج و لذت در مورد این عادت استفاده کنید، در مقابل نام عادت تمام آسیب‌هایی که به خودتون و اطرافیانتون می‌زنه رو بنویسید، بزرگ‌نمایی هم هیچ ایرادی نداره! این درد مقدس رو به جان بخرید و از تمام بدی‌های عادتتون، از خسارت‌هاش، از فرصت‌هایی که از شما می‌گیره، از ضرر‌هایی که می‌رسونه، از عواقب استفاده از اون در کوتاه مدت، بلند مدت، در همه‌ی جهات و هر چقدر می‌تونید از اون بنویسید.
در کنارش از تمام لذت‌هایی که کنار گذاشتن این عادت برای شما می‌تونه بیاره هم بنویسید، این لذت مقدس رو هم به خودتون هدیه کنید، اینجا هم بزرگ‌نمایی کنید. این لذت‌ها رو سعی کنید تصور کنید و با انرژی خوب بنویسید.
لطفاً مثل همیشه سخت‌گیری و خود سرزنشی نکنید! فقط نسبت به عادتون تا می‌تونید آگاه بشید. کنار گذاشتن یک عادت شرایط و نکات زیادی داره که در روز‌های آینده در موردش باز هم با هم صحبت می‌کنیم، پس عجول نباشید و شروع کنید به شناخت عادات نامناسب.

۱- آیا تا به حال از اهرم رنج و لذت استفاده کردید؟ نتیجه چه بوده؟
۲- آیا وقتی آگاهانه به عادات نامناسبتون فکر می‌کنید، به بیهوده بودن اون‌ها پی می‌برید؟ مثال بزنید.