خوب در مورد عادتهای نامناسب صحبت کردیم، چند نکتهی دیگه رو در این مورد دوست داشتم با شما عزیزانم مطرح کنم:
عزیزی پرسیده بود لذت عادت (عادتی مخرب) زیر زبونمه و اجازه نمیده ترکش کنم.
خدمت شما دوست خوبم عرض میکنم: لطفاً به یک مرگ موش فکر کنید! بسیار خوش عطر و وانیلی! طعم بسیار شیرین و با طعم دهندههای مختلف ازش یک خوراکی خیلی خیلی خوشمزه درست کردن! قطعاً خوردنش به ذائقهی هر کسی خوش میاد! آیا دوست دارید میل کنید؟! آیا یه کوچولو ازش میچشید؟ چرا؟! چون با تمام وجودتون کشنده بودن و آسیب زننده بودن اون رو درک میکنید! چون علیرغم طعم خوبش میدونید که چه چیزهایی رو از شما میگیره! سلامتی یا جونتون رو!
حالا بریم سراغ نواقص اخلاقی، عادتها یا خطاها! اگر به درک درستی در مورد اونها برسیم و درک درستی از جهان هستی، خودمون و خداوند داشته باشیم متوجه میشیم، چیزی که بین من و خدای خودم فاصله بندازه، چیزی که خسارت بزنه و خلاف خواست خدا باشه، چیزی که سد راه رشد معنوی من بشه از مرگ موش برای من خطرناکتره! وقتی فاصله گرفتن از خدا برای شما دردآورتر از مرگ باشه! اگر دعای شما این باشه که خدایا به قدر چشم بر هم زدنی دستان من رو رها نکن، اونوقت شما هم به قدر چشم بر هم زدنی دست او رو آگاهانه رها نمیکنید!
برای رسیدن به رهایی از عادتها به چنین درک عمیقی نیاز دارید، پس لطفاً اهرم رنج و لذت رو بهتر و عمیقتر کار کنید! دقیقتر کار کنید! آسیب یک عادت فقط یکی دو تا چیزی نیست که در ظاهر میبینید، گاهی یک عادت اشتباه بر ابدیت شما، بر صدها نسل بعد از شما اثر میگذاره!
نکتهی آخری که در مورد کنار گذاشتن عادتها برای شما مینویسم اینه:
عزیزان دلم، لطفاً خدا رو به جای جای زندگیتون دعوت کنید! لطفاً برای کنار گذاشتن عادات نامناسبتون اونها رو باایمان به خدا بسپارید! لطفاً از او کمک بگیرید! خداوند رو به طور عملی در زندگیتون وارد کنید! به این سؤال به خوبی فکر کنید: آیا خداوند میتونه به سادگی، زیبایی و عزتمندانه عادات ناپسند شما رو از شما بگیره؟! اگر جوابتون بله است، پس عاداتتون رو به او بسپارید و نقش شما، دعا کردن و عمل نکردن آگاهانه از روی اون عادت و جایگزین کردن عادات نیک به جای اونه!
مگه جوابی غیر از بله هم برای این سؤال داریم؟ مگر اما و اگری هست… پس حالا میدونید با عادات نامناسب چه کنید…
۱- خداوند رو در چه بخشهایی از زندگیتون عملاً وارد کردید؟ خداوند برای شما در زندگیتون چه میکنه؟
۲- آیا در مقابل چیزی احساس ناتوانی کردید که در آخر اون رو به خدا بسپارید؟ نتیجه چه بوده؟
یه صفت بسیار ناپسندی دارم که چند وقت بود دیگه به اوج رسیده بود تا یه روز از خدا خواستم که اینو واقعا از من بگیر و تو هفته های بعد دیدم روبه کاهشی بوده متوجه این موضوع شدم خدارو شکرت .
همین امشب یه مسئله مالی بود که پولم از دستم رفت با اعتماد بیجا و در عین سادگی باور حرفای به اصطلاح رفیق ،که همینجا تو دفترم نوشتم و تاریخ زدم که از این لحظه من دیگه فکرش نمیکنم و سپردم به خدا ،حتما اگه خیر وصلاحی در برگست پولم باشه ،خدا میده نشد هم راضی ام به رضای خدا و برای اون فرد دعا خیر و سلامتی و برکت و ثروت کردم و میکنم .
خیلی کم نمیدونم
بله بالاخره درست شده
یه مشکلی هست من اصلا نمیدونم میسپرم یا وقتی کاری از دستم برنمیاد به خدا میگم تو بیا حلش کن🙃🙃